محمد رحمانیان «ما» را نمایشنامهخوانی میکند
تاریخ انتشار: ۱۷ خرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۹۲۴۸۱۱
به گزارش ایرنا از روابط عمومی کانون نمایشنامهنویسان و مترجمان تئاتر ایران، نخستین برنامه از سلسله نشستهای نمایشنامهخوانی «ما» با نمایشنامهخوانی محمد رحمانیان از «مجلس شبیه؛ ذکر مصائب نوید ماکان و همسرش رخشید فرزین؛ نوشته بهرام بیضایی برگزار میشود.
این نمایشنامهخوانی روز شنبه، ۲۰ خردادماه ۱۴۰۲، ساعت ۱۷ در عمارت خانه تئاتر به آدرس خیابان سمیه، بعد از تقاطع نجاتاللهی، پلاک ۲۶۰ برگزار میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سلسله نشستهای نمایشنامهخوانی «ما» توسط کانون نمایشنامهنویسان و مترجمان خانه تئاتر و به دبیری رحیم رشیدیتبار تا پایان سال ۱۴۰۲ بهصورت شنبههای اول و سوم هرماه برگزار میشود.
در این رویداد فرهنگی هنری، نمایشنامهها توسط خودِ نمایشنامهنویس خوانش و بهصورت صوتی و تصویری ثبت و ضبط میشود که به علت نبود بهرام بیضایی در ایران، رحمانیان این نمایشنامهخوانی را اجرا میکند.
آثار ضبطشده بهعنوان اثری ماندگار و میراثی گرانبها در آرشیو سایت کانون نمایشنامهنویسان و مترجمان قرار خواهد گرفت.
فرهنگ سینما و تئاتر ۰ نفر برچسبها بهرام بیضایی محمد رحمانیان نمایشنامهمنبع: ایرنا
کلیدواژه: بهرام بیضایی محمد رحمانیان نمایشنامه بهرام بیضایی محمد رحمانیان نمایشنامه نمایشنامه خوانی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۹۲۴۸۱۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
توصیه بیلی وایلدر که به کار کیانوش عیاری در «ویلای ساحلی» میآمد
همشهری آنلاین: در جایی از کتاب گفتوگوی مشهور بیلی وایلدر و کامرون کرو، وایلدر به کرو میگوید: «اگر نمایشنامهای نوشتید و شانستان را در جایی مثل نیوانگلند امتحان کردید و جواب نگرفتید، تمام شب مینشینید و آن را بازنویسی میکنید و نمایشنامهتان را به جای دیگری مثل پیتسبورگ میبرید و دوباره جواب نمیگیرید. بار سوم که جواب نگیرید، دیگر فرقی نمیکند که چه کار میکنید، باید نمایشنامه را چال کنید و فراموشش کنید. این نمایشنامه هیچوقت شانسی ندارد که در نیویورک روی صحنه برود. اما سینما اینجوری نیست. مهم نیست که فیلم چقدر بد و بنجل شده. باید تا آخرین دلار بچلانیدش. فیلم باید اکران شود! آنهم برای تمام دنیا! پس فیلم به نمایش درمیآید، چه دوستش داشته باشید چه نداشته باشید. شرمندگیاش تا ابد باقی میماند.»
این حرف از آن روشنبینیهای پیرمرد است که در کمال سادگی و واقعبینی یکی از ویژگیهای بیرحم سینما را توضیح میدهد. در تئاتر فرصت دارید که اشتباه شب قبل را شب بعد اصلاح کنید. دیالوگی را که بیمزه است، حذف کنید. کمی زودتر یا دیرتر واکنش نشان دهید. اصلا کل نمایشنامه را برای اجراهای بعدی بازنویسی کنید تا بهتر جواب بگیرید. ولی در سینما از این خبرها نیست. کارگردان باهوش و باتجربه وسط فیلمبرداری میفهمد که یخ کارش میگیرد یا نه و تماشاگر چه واکنشی به فیلم خواهد داشت. اگر کار بد پیش رفته باشد، شاید بتواند چیزهای جزئیای را اصلاح کند و تغییرات محدودی به وجود آورد، اما واقعیت این است که در کل کار زیادی از دستش ساخته نیست. نماهای گرفتهشده را نمیشود دور ریخت. باید همانها را در تدوین نهایی استفاده کند. بالای هر ثانیه پول زیادی خرج شده و نمیشود همه نماهایی را که کارگردان دوست ندارد دوباره گرفت. فیلم ساختن مثل گیر افتادن در رابطه بدی است که خلاص شدن از آن خیلی مکافات دارد. یکی از طرفین میخواهد از این رابطه خارج شود، اما طرف دیگر به این راحتیها ولکن قضیه نیست. حتی شاید بشود فیلمسازی را به مسابقه فوتبالی تشبیه کرد که تیم بازنده میخواهد سوت پایان بازی زودتر زده شود، اما باید تا آخرین ثانیههای وقت تلفشده بازی کند و بعد از بازی هم با تبعات باختش روبهرو شود.
حالا این وضعیت درباره «ویلای ساحلی» کیانوش عیاری صدق میکند. نسخه اکران آنلاین فیلم، حتی در قاب کوچک تلویزیون هم، کاملا دافعهبرانگیز است. هیچ نشانی از تبحر و ذوق و شناخت کارگردانی مثل عیاری در آن نیست. فیلمی ملالتبار و خستهکننده که خیلی زور میزند بامزه باشد، اما کاملا مشخص است که کارگردان نمیداند دارد چه میکند. به قول معروف اینکاره نیست. حتی نمیتواند یک کمدی تجاری نصف و نیمه باشد که بد اجرا شده. باری به هر جهت و بلاتکلیف است چون کارگردانش به ساخت چنین فیلمهایی عادت نداشته و قواعد این نوع فیلمسازی را که بیشتر به بسازوبفروشی شبیه است بلد نیست. اما به هر حال فیلم باید اکران میشده و هزینه ساختش را درمیآورده و سود هم میداده به سازندگانش. شاید اگر بحث سود و زیان نبود «ویلای ساحلی» روی پرده نمیرفت، اما به قول وایلدر کبیر، فیلم به نمایش درمیآید، چه دوستش داشته باشید چه نداشته باشید.
کد خبر 844664 منبع: همشهری آنلاین برچسبها کارگردانان سینمای ایران سینمای ایران مجله سینمای ایران